دنیایی از اکلیل و پولک
ما بچه ها اهل زمینیم اما زمین دنیای ما نیست این یک وجب دنیای خاکی تا آخرش هم جای ما نیست دنیای خالی از گل سرخ دنیایکوه و سد و دیوار دنیای آدم های بد جنس گرگ بد و روباه مکار این جا علی بابا غریب است اینجا عمو نوروز تنهاست طفلک ننه سرمای قصه از چشمهایش غصه پیداست دنیای ما پر بود از شور از قصه شنگول و منگول از بزبز قندی که جنگید با گرگها با گله ی غول دنیای ما جا میشد انگار در تیله چشم عروسک کاغذ کشی و گوی رنگی دنیایی از اکلیل وپولک دنیای ما یک روز گم شد در کهکشان راه شیری کاش ای خدا میشد که آن را تا هیچوقت از ما نگیری ...
نویسنده :
طوبی
16:50